در دهه اخیر شاهد دگردیسی کمپانیها و شرکت ها از بازاریابی بیرونی به سمت بازاریابی درونی و استفاده از بازاریابی محتوایی و تبلیغات محلی (native advertising) بوده ایم.
با توجه به افزایش هزینهها در دنیای تبلیغات، نظر شما چیست؟ باید به سراغ چه استراتژیهایی برویم؟ تبلیغات محلی یا بازاریابی محتوایی ، استراتژی درستتری کدام است؟ در این مطلب از مجله کسبوکار روند به دنبال این پاسخ بوده ایم. همراه ما باشید.
مطالب خواندنی : شبکه سازی و فرآیند های اصلی
تفاوتهای بین بازاریابی محتوایی و تبلیغات محلی
تبلیغات محلی و بازاریابی محتوایی هر دو در جذب اطلاعات مفید و تعاملی برای ارائه ارزش و جلبتوجه مخاطبان هدف مثمر ثمر هستند. هرچند که تبلیغات محلی و بازاریابی تا حدودی به یکدیگر شباهت دارند، اما تفاوتهایی کلیدی نیز بین آنها به چشم میخورد.
مسیر رسیدن به سایت: تبلیغات محلی یک استراتژی pay-to-play است. اگر شما مبلغی را به یک ناشر بپردازید تا محتوای موردنیاز را تولید کند، کمپینهای تبلیغات محلی شما فقط در یک سایت جایگذاری میشوند. اما در بازاریابی محتوایی، معمولاً آژانسها و مؤسسات طرف قرارداد به نمایندگی از برندها محتوا را تولید میکنند و این محتوا را در دهها سایت نشر میدهند.
نحوه نمایش در سایت: ازآنجاییکه در تبلیغات محلی، برندها مبلغی را به سایت موردنظر برای انتشار مطلب پرداخت میکند، این محتواها در سایت با برچسب «رپورتاژ آگهی» یا «محتوای اسپانسرینگ» قرار داده میشوند. اما در بازاریابی محتوایی ناشر مبلغی را برای نشر مطلب دریافت نمیکند، و در عوض ناشر ارزشهای یک کمپین را برای مخاطبان خود پوشش میدهد. یک بازی دو سر برد.
نحوه منتفع شدن برند: بازگشت سرمایه بازاریابی محتوایی را میتوان از طریق افزایش رتبه ارگانیک و تعامل مشتری بهعنوان نتیجه مستقیم دریافت لینکهای متنوع و باکیفیت رهگیری کرد. در سمت دیگر، جهت پیکان تبلیغات محلی به سمت تعدادی محدود از ناشران پرداختی نشانه رفته است و لینکهای اسپانسرینگ قطعا ارزش چندانی برای موتورهای جستجو ندارند.
مقایسه هزینه: هزینه متوسط اجرای یک کمپین تبلیغات محلی با همکاری یک ناشر معتبر، چیزی حدود ۵۴,۰۱۴.۲۹ دلار است. از طرف دیگر، بررسیهای ما نشان میدهد که اغلب شرکتها ماهیانه کمتر از ۵۰.۰۰۰ دلار برای بازاریابی محتوایی خود هزینه میکنند.
چه نتایجی را باید انتظار داشته باشیم؟
بر اساس بررسیهای صورت گرفته، ۴۸ درصد از شرکتها موفقیت بازاریابی محتوایی را بر اساس تعداد لیدهای ایجادشده، کیفیت لینکها و میزان اشتراکگذاریهای اجتماعی هر کمپین سنجش میکنند.
در تبلیغات محلی نیز سه معیار کلیکپذیری (۸۳ درصد)، به اشتراکگذاری اجتماعی (۷۰ درصد) و آگاهی (۶۱ درصد) جزو معیارهای اصلی برای سنجش بهحساب میآیند. با نگاهی به لینکها و میزان اشتراکگذاریهای اجتماعی میتوان موفقیت کمپینهای بازاریابی محتوایی و تبلیغات محلی را سنجید.
اشتراکگذاریهای اجتماعی
همانطور که در بالا هم اشاره کردم، به اشتراکگذاری اجتماعی هم در تبلیغات محلی و هم در بازاریابی محتوایی از اهمیت بالایی برخوردار است. اما همانند مبحث لینکها، در به اشتراکگذاری اجتماعی نیز بازاریابی محتوایی میتواند عملکردی بهمراتب بهتر از تبلیغات محلی داشته باشد و این نکته بارها و بارها توسط آژانسهای معتبر بازاریابی و افراد به اثبات رسیده است.
لینکها
کمپینهای بازاریابی محتوایی بهوضوح میتوانند تعداد لینکهای بیشتری نسبت به تبلیغات محلی ایجاد کنند. حتما این نکته را میدانید که هرچقدر یک سایت پروفایل لینکی باکیفیتتر و معتبرتری داشته باشد، قطعا رتبه بهتری در موتورهای جستجو نیز نصیب آن خواهد شد.
جمعبندی
در تبلیغات محلی شما دقیقا میدانید که به چه چیزی دست خواهید یافت. قرار گرفتن در یک سایت با اتوریتی خوب. شاید با مطالبی که در بالا خواندید، قصد داشته باشید که کلا قید تبلیغات محلی را بزنید. اما اگر تبلیغات محلی بد باشد، قطعا بودجه آن در سال ۲۰۱۸ به ۲۱ میلیارد دلار افزایش پیدا نمیکرد. اگر میخواهید در مدتزمان کوتاهی آگاهی از برند، محصول یا سرویس خود را افزایش دهید، قطعا تبلیغات محلی بر بازاریابی محتوایی ارجحیت دارد.
اما بازاریابی محتوایی برای ثمر دادن، زمان بیشتری را میطلبد و نرخ موفقیت آن از کمپینی به کمپین دیگر متفاوت است. در بلندمدت و در صورت انتخاب یک آژانس بازاریابی محتوایی معتبر، سطح بالایی از موفقیت برای شما تضمین شده است.
البته با توجه به قیمت بالای اجرای کمپینهای بازاریابی محتوایی و تبلیغات محلی بهصورت همزمان، اغلب شرکتها ترجیح میدهند تا یکی از آنها را در اولویت قرار دهند. پیشنهاد ما این است که بازاریابی محتوایی را در اولویت خود داشته باشید. هرچند که نتایج آن در بلندمدت نمایان میشود، اما باقیات آن نیز پایدارتر است.